مهدیه

  • خانه
  • تماس  
  • ورود 
  • مهدویت امام زمان (عج)ذکر روزهای هفته

السلام علیک یا صاحب الزمان

30 فروردین 1401 توسط فیضیه سهرابی نیا

آقا جان از وصال بگو
دیگر دلتنگی هایمان مخصوص شب های جمعه نیست. روزبه روز و لحظه به لحظه دلتنگ آمدنت هستیم. آقاجان تنها امید ادامه زندگیمان تپش های قلب شماست. گویی بی قراری دلهای ما از شوق دیدار شماست. آقا بگو كه آمدنت نزدیك است!

آقاجان دیگر از انتظار نگو از وصال بگو. از پایان جمعه های بی تو بگو! آقاجان بگو كه به زودی هدهد صبا خبر از آمدنتان را نوید می دهد. بگو كه می آیی و مرهم دل های شكسته و خسته ی ما می شوی.

بگو كه دیگر غریب نیستیم.

آقاجان، مولای من، بگو كه روزی با تو به زیارت خانه خدا می رویم و تنها نیستیم. بگو كه با هم به زیارت جدتان حسین بن علی(ع) می رویم و یك دل سیر برای مظلومی حسین(ع) می گرییم. بگو كه به دیدار مولایمان در كوفه می رویم و ایشان را نوید می دهیم كه دیگر جولان دهی ظالمان تمام شد.

به دیدار خانوم فاطمه زهرا(س) می رویم و شما مزار غریب بی بی را نشانمان می دهی. ما هم یك دل سیر با مادرمان درد و دل می كنیم. آقاجان خیلی كارها داریم كه بعد از آمدنت انجام دهیم. فقط به شوق دیدار شما، سختی ها را تحمل می كنیم. بگو كه میایی و اشك های شبانه و غریبانه ی ما را پایان می دهی. الهی به امید ظهور آقای خوبان.

 نظر دهید »

دمی با شهداء

30 فروردین 1401 توسط فیضیه سهرابی نیا

روزهای آخر

آخر آذرماه بود. با ابراهیم برگشتیم تهران. در عین خستگی خیلی خوشحال بود.
می گفت: هیچ شهیدی یا مجروحی در منطقه دشمن نبود، هرچه بود آوردیم. بعد گفت: امشب چقدر چشم های منتظر را خوشحال کردیم، مادر هرکدام از این شهدا سر قبر فرزندش برود، ثوابش برای ما هم هست.
من بلافاصله از موقعیت استفاده کردم و گفتم: آقا ابرام پس چرا خود دعا می کنی که گمنام باشی!؟
منتظر این سوال نبود. لحظه ای سکوت کرد و گفت: من مادرم رو آماده کردم، گفتم منتظر من نباشه، حتی گفتم دعا کنه که گمنام شهید بشم! ولی باز جوابی که می خواستم نگفت.

راویان: علی صادقی، علی مقدم


تفحص

اواخر دهه هفتاد، بار دیگر جستجو در منطقه فکه آغاز شد. باز هم پیکرهای شهدا از کانال ها پیدا شد، اما تقریبا اکثر آن ها گم نام بودند.
در جریان همین جستجوها بود که علی محمودوند و مدتی بعد مجید پازوکی به خیل شهدا پیوستند.
پیکرهای شهدای گمنام به ستاد تفحص رفت. قرار شد در ایام فاطمیه و پس از یک تشییع طولانی در سراسر کشور، هر پنج شهید را در یک منطقه از خاک ایران به خاک بسپارند.
شبی که قرار بود پیکر شهدای گمنام در تهران تشییع شود ابراهیم را در خواب دیدم. با موتور جلوی درب خانه ایستاد. با شور و حال خاصی گفت: ما هم برگشتیم! و شروع کرد به دست تکان دادن.
بار دیگر در خواب مراسم تشییع شهدا را دیدم. تابوت یکی از شهدا از روی کامیون تکانی خورد و ابراهیم از آن بیرون آمد. با همان چهره جذاب و همیشگی به ما لبخند می زد!
فردای آن روز مردم قدرشناس، با شور و حال خاصی به استقبال شهدا رفتند. تشییع با شکوهی برگزار شد. بعد هم شهدا را برای تدفین به شهرهای مختلف فرستادند.
من فکر می کنم ابراهیم با خیل شهدای گمنام، در روز شهادت حضرت صدیقه طاهره (س) بازگشت تا غبار غفلت را از چهره های ما پاک کند.
برای همین بر مزار هر شهید گمنام که می روم به یاد ابراهیم و ابراهیم های این ملت فاتحه ای می خوانم.

راوی: خواهر شهید ابراهیم هادی

 نظر دهید »

بسم رب شهداء و صدیقین

13 دی 1400 توسط فیضیه سهرابی نیا

 

*قهرمان*✨

*شهید حاج قاسم سلیمانی*?
تاریخ تولد: ۱ / ۱ / ۱۳۳۵
تاریخ شهادت: ۱۳ / ۱۰ / ۱۳۹۸
محل تولد: رابر کرمان،قنات ملک
محل شهادت: بغداد

*?راوی ← ظرف غذایش که دست نخورده میماند?وحشت میکردیم،مطمئن میشدیم به گروهانی در یک گوشه خط لشکر غذا نرسیده?تا آن گروهان را پیدا و به آنها غذا نمیدادیم?لب به غذایش نمیزد?گاهی 48 ساعت غذا نمیخورد تا یقین کند همه غذا خورده‌اند?او در چشمان خود نمک میریخت?تا مبادا خوابش ببرد و داعشیان،طفلی را سَر ببرند?اولین فرمانده‌ای بود که نشان ذوالفقار را از دست رهبر دریافت کرد?او سومین سپهبد جمهوری اسلامی ایران و اولینِ سپاه پاسداران انقلاب است?در سال ۶۰ در عملیاتی از دست راست و شکم به شدت مصدوم شده بود.?نابودی داعش توسط سردار صورت گرفت✅او به یکی از دوستانش در ایام فاطمیه سال ۹۷ گفته بود: ایام فاطمیه ۹۸ فرق دارد‼️و این ایام فاطمیه دیگر من نیستم?او به زیبایی به آرزویش رسید?️و در 13 دی ماه 98 همزمان با ایام فاطمیه?با اصابت بالگرد هوایی?توسط آمریکای ملعون به سمت ماشینشان?همراه با یارانش با پیکری اِرباً اربا مثل علی‌اکبر?دستی بریده شده مثل عباس?و انگشتری خونین مثل حسین?به شهادت رسید?️و چند روز بعد مثل حضرت زهرا?شبانه به خاک سپرده شد*?️?

سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
شادی روحش صلوات?

 نظر دهید »

بسم رب شهداء و صدیقین

13 دی 1400 توسط فیضیه سهرابی نیا


?شهیدی که حاج قاسم همیشه او را با نامِ کوچک «حسین» صدا میزد و میگفت: «اگر دو نفر در این دنیا من را حلال کنند من میتوانم شهید و وارد بهشت شوم؛ یکی خانمم و دیگری، حسین است.»

?کسیکه خیلی وقت‌ها به خاطر مشغله کاری اش، قبل از اذان صبح دم در خانه حاج قاسم منتظر می ایستاد…
حتی یک کارتن در ماشین داشت که نماز صبحش را روی آن میخواند و منتظر حاجی میماند!!

موقع بازگشت هم وقتی مطمئن میشد حاج‌ قاسم داخل خانه شده است به منزل خودش برمیگشت.

#شهید_حسین_پورجعفری?
شادی روح مطهرشان صلوات?

 نظر دهید »

نجوا

11 دی 1400 توسط فیضیه سهرابی نیا

? خدایا!

چمران نیستم که برایت زیبا بنویسم…!

همت نیستم که برایت زیبا شهید شوم…!

آوینی نیستم که برایت زیبا تصویرگری کنم..!

متوسلیان نیستم که برایت زیبا جاوید شوم…!

بابایی نیستم که برایت زیبا پرواز کنم…!

وقاسم نیستم تاوجودم راتقسیم کنم تاهمه چیزم رافداکرده باشم!

پرنده پر شکسته ای هستم که نیاز به مرهم دارم…?️??

پس پروردگارا خودت مرهم رنج‌هایم باش…!

?مرهم ما ظهور حجت توست…!

? اللهم عجل لولیک الفرج…? ?

الهی آمین
ا?

 نظر دهید »

السلام علیک یا صاحب الزمان

11 دی 1400 توسط فیضیه سهرابی نیا

‘?
ما‌منتظر‌لحظہ‌‌دیدار‌
بھاریم!?
آرام‌کنید‌این‌دلِ‌
طوفانے‌مارا…
عمریست‌همہ‌‌
در‌طلب‌وصل‌تو‌هستیـم
پایان‌بدهـ‌این‌حالِ‌
پریشانے‌مارا..♥
••
#اللهم‌عَجل‌لِولیکَ‌الفرج?
#السَّلامُ‌عَلَيْكَ‌يَاحُجَّة‌اللّٰهِ‌فِى‌أَرْضِهِ?

 نظر دهید »

حکمت امور

10 دی 1400 توسط فیضیه سهرابی نیا

وقتے کارے انجام نمےشہ،
شاید خیرے توش هست،
صبر کن…

وقتے مشکل پیش بیاد،
شاید حکمتے داره…

وقتے تو زندگیت، زمین بخورے
حتما درسے است کہ باید یاد بگیرے…

وقتے بہت بدے مےکنند،شاید وقتشہ
کہ تو خوب بودن رو یادشون بدے…

وقتے همہء درها بہ روت بستہ مےشہ
شاید با صبر و بردبارے درِ دیگرے
بہ روت باز بشہ و
خدا بخواد پاداش بزرگے بہت بده…

وقتے سختے پشت سختے میاد،
حتما وقتشہ روحت متعالے بشہ…

وقتے دلت تنگ مےشہ،
حتما وقتشہ
با خداے خودت خلوت کنے… .

 نظر دهید »

سلام امام زمانم

10 دی 1400 توسط فیضیه سهرابی نیا

‘?
ما‌منتظر‌لحظہ‌‌دیدار‌
بھاریم!?
آرام‌کنید‌این‌دلِ‌
طوفانے‌مارا…
عمریست‌همہ‌‌
در‌طلب‌وصل‌تو‌هستیـم
پایان‌بدهـ‌این‌حالِ‌
پریشانے‌مارا..♥
••
#اللهم‌عَجل‌لِولیکَ‌الفرج?
#السَّلامُ‌عَلَيْكَ‌يَاحُجَّة‌اللّٰهِ‌فِى‌أَرْضِهِ?

 نظر دهید »

قسمتی از وصیت نامه سردار دلها

04 اسفند 1398 توسط فیضیه سهرابی نیا

بسم الله الرحمن الرحیم

شهادت می‌دهم به اصول دین

اشهد أن  لا اله الا الله و اشهد أنّ محمداً  رسول الله و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علی‌بن ابی‌طالب و اولاده المعصومین اثنی‌عشر ائمّتنا و معصومیننا حجج الله.

شهادت می‌دهم که قیامت حق است، قرآن حق است، بهشت و جهنّم حق است، سؤال و جواب حق است، معاد، عدل، امامت، نبوت حق است.

خدایا! تو را سپاس می‌گویم به‌خاطر نعمتهایت.

خداوندا! تو را سپاس که مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجسته‌ترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم. اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی را نداشتم و اگر بی‌بهره بودم از دوره مظلومیت علی‌بن ابی‌طالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آنها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.

خداوندا ! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنه‌ای عزیز ــ که جانم فدای جان او باد ــ قرار دادی.

پروردگارا ! تو را سپاس که مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی و درک بوسه بر گونه‌های بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را ــ یعنی مجاهدین و شهدای این راه ــ به من ارزانی داشتی.

خداوندا! ای قادر عزیز و ای رحمان رزّاق، پیشانی شکر شرم بر آستانت می‌سایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیّع، عطر حقیقی اسلام، قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علی‌بن ابی‌طالب و فاطمه اطهر بهره‌مند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمتهایت است؛ نعمتی که در آن نور است، معنویت، بیقراری که در درون خود بالاترین قرارها را دارد، غمی که آرامش و معنویت داد.

خداوندا، تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهل‌بیت و پیوسته در مسیر پا کی بهره‌مند نمودی. از تو عاجزانه می‌خواهم آنها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهره‌مند فرما.

خدایا! به عفو تو امید دارم

ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بی‌همتا ! دستم خالی است و کوله‌پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه‌ای به‌امید ضیافت عفو و کرم تو می‌آیم. من توشه‌ای برنگرفته‌ام؛ چون فقیر [را] در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!

سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آورده‌ام که ثروت آن در کنار همه ناپاکی‌ها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهل‌بیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.

خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کرده‌ام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به‌سمت تو است. وقتی آنها را به‌سمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی. خداوندا! پاهایم سست است، رمق ندارد. جرأت عبور  از پلی که از جهنّم عبور می‌کند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم می‌لرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازک­تر است و از شمشیر بُرنده‌تر؛ اما یک امیدی به من نوید می‌دهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پاها در حَرَمت پا گذارده‌ام دورِ خانه‌ات چرخیده‌ام و در حرم اولیائت در بین‌الحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریم‌ها، آنها را ببخشی.

 

 نظر دهید »

تقدیم به ساحت مقدس امامعصر(عج)

28 اردیبهشت 1395 توسط فیضیه سهرابی نیا

اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري

کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي

اي آنکه در حجابت درياي نور داري

من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟

برعکس چشمهايم چشمي صبور داري

از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما

کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟

در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت

کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟

 1 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مهدیه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس